تور تهران گردی کوروش و کیش ها

محل های بازدید

تور تهران گردی کوروش و کیش ها، بازدید از خیابان سی تیر، منشور کوروش، کنیسه حییم، موزه ارامنه تهران و آدُریان (آتشکده)

[محل آغاز حرکت ] محل آغاز حرکت
پارک موزه ایران باستان (خیابان امام خمینی نبش خیابان 30 تیر)

[جذابیت و فعالیت ها] جذابیت و فعالیت ها
کنیسه حییم(کنیسه لهستانیان در جنگ جهانی دوم)، موزه ارامنه تهران و آدریان(آتشکده فیروز بهرام) و خیابان تاریخی 30 تیر در این گشت بسته فرهنگی ویژه ای به میهمانان گرامی داده خواهد شد.

سرزمین ایران با پیشینه بسیار کهن، یکی ازمعدودترین و کهن ترین سرزمین هایی است که در مرزهایش چهار کیش گوناگون با نام های زرتشت، یهود، مسیح و اسلام سالیان، سال با همزیستی زندگی می کنند.ایرانیان هرکدام بنا بر نظر شخصی به یکی از این چهار کیش گوناگون و بزرگ پایبند هستند، اما موردی که در تمام این کیش ها، برجسته و پیوند دهنده ایرانیان است یاد پدر ایران زمین، کوروش بزرگ است که همچو آموزگاری به ما فرزندانش آموخت که احترام به باور و کیش هر فرد، الفبای انسانیت و به رسمیت شناختن حقوق فردی هر انسانی می باشد.
بر این پایه و برای ادای احترام به این پند بزرگ پدرایران زمین کوروش بزرگ و حضور منشور کوروش بزرگ در ایران گاه را مناسب دیدیم و بر آن شدیم، برنامه ای را طرح ریزی کنیم به نام کوروش بزرگ و کیش های گوناگون. گشت مان را اینگونه برنامه ریزی کردیم باشد که شما بزرگواران را در کنار خود داشته باشیم:
بازدید از منشور کوروش بزرگ، بازدید از کنیسه حییم یهودیان، بازدید از کلیسای حضرت مریم و موزه ارامنه و در پایان بازدید از آتشکده فیروز بهرام (آدریان) و به تمام کیشهای ایرانیان بنا بر پند گرانبهای پدر ایرانیان ادای احترام می کنیم و گوشزد می کنیم پیش از هر کلامی همه ما ایرانی هستیم و با هر کیش و آیینی برای ایران و ایرانی جانمان را می دهیم و از اتحادمان پاسداری می کنیم، و در برابر هر کسی که به کیش ها و آیین های ایرانیان بتازد فرای کیش و آیین شخصی مان می ایستیم.
در پایان این نوشتار به نام کوروش بزرگ در سه کتاب آسمانی تورات، انجیل و قرآن اشاره ای می کنیم و برای آدینه لحظه شماری می کنیم، شایان ذکر است نوشته ها ی برگرفته شده از کتابهای آسمانی بر اساس کهن بودن هر کتاب ذکر شده است:
تورات و انجیل ( اشاره کنیم که آنچه در تورات می خوانید توسط مسیحیان نیز مورد پذیرش است که در میان آنها به نام عهد عتیق معروف است) :
خداوند کوروش را برگزیده و به او توانایی بخشیده تا پادشاه شود و سرزمین ها را فتح کند و پادشاهان مقتدر را شکست دهد. خداوند دروازه های بابل را بر روی او باز می کند؛ دیگر آنها بروی کوروش بسته نخواهد ماند. خداوند می فرماید : ای کوروش، من پیشاپیش تو حرکت می کنم، کوه ها را صاف می کنم، دروازه های مفرغی و پشت بند های آهنی را می شکنم. گنج های پنهان شده در تاریکی و ثروت های نهفته را به تو می دهم. آنگاه خواهی فهمید که من خداوند، خدای اسرائیل هستم و تو را به نام خوانده ام. من تو را برگزیده ام تا به اسرائیل که خدمتگزار من و قوم برگزیده ی من است یاری نمایی. هنگامی که تو هنوز مرا نمی شناختی، من تو را به نام خواندم. من خداوند هستم و غیر از من خدایی نیست. زمانی که مرا نمی شناختی، من به تو توانایی بخشیدم، تا مردم سراسر جهان بدانند که غیر از من خدایی دیگر وجود ندارد و تنها من خداوند هستم. من آفریننده ی نور و تاریکی هستم، من پدید آورنده ی رویداد های خوب و بد هستم. من که خداوند هستم همه ی این چیزها را بوجود می آورم. ای آسمان، پیروزی را بباران؛ و ای زمین، از آن سیراب شو تا از تو آزادی و عدالت بروید. من که خداوند هستم این را انجام خواهم داد.- اشعیا – باب 45 – آیه 1 تا 9
قرآن مجید:
از تو از ذوالقرنین پرسند. بگو: برای شما از او خبری خواهم رساند. ما به او در زمین قدرت دادیم و از هر چیز وسیله‌ای عطا کردیم پس راهی را تعقیب کرد.چون به غروب‌گاه آفتاب رسید، آن را دید که در چشمه‌ای گل آلود فرو می‌رود و نزدیک چشمه گروهی را یافت. گفتیم : ای ذوالقرنین، یا عذاب می‌کنی یا میان آنان طریقه‌ای نیکو پیش می‌گیری. گفت : هر که ستم کند، زود باشد که عذابش کنیم و پس از آن سوی پروردگارش برود و سخت عذابش کند. و هر که ایمان آورد و کار شایسته کند، پاداش نیک دارد و او را از فرمان خویش کاری آسان گوییم. و آنگاه راهی را دنبال کرد. تا به طلوع گاه خورشید رسید و آن را دید که بر قومی طلوع می‌کند که ایشان را در مقابل آفتاب پوششی نداده ایم. چنین بود و ما از آن چیزها که نزد وی بود، به طور کامل خبر داشتیم. آنگاه راهی را دنبال کرد. تا وقتی میان دو کوه رسید، مقابل آن قومی را یافت که سخن نمی‌فهمیدند. گفتند: ای ذوالقرنین، یاجوج و ماجوج در این سرزمین تباهکارند. آیا برای تو خراجی مقرر داریم که میان ما و آنها سدی بنا کنی ؟ گفت : آن چیزها که پروردگارم مرا تمکن آن را داده، بهتر است. مرا به نیرو کمک دهید تا میان شما و آنها حایلی کنم. قطعات آهن پیش من آرید. تا چون میان دو دیواره پر شد، گفت : بدمید. تا آن را بگداخت. گفت : روی گداخته نزد من آرید تا بر آن بریزم. پس نه توانستند بر آن بالا روند و نه توانستند آن را نقب زنند. گفت : این رحمتی از جانب پروردگار من است و چون وعده پروردگارم بیاید، آن را هموار سازد و وعده پروردگارم درست است. سوره کهف- آیه 83