دانیال پیامبر

در اکثر کتب اسلامی به داستان زندگی دانیال پرداخته شده است در لغت نامه دهخدا آمده که دانیال نبی در بیت هارون علیا به دنیا آمدو در سراب سلطنتی بابل مدفون شد. بنابر اردشیر نامه شاهین شیرازی شاعر فارسی – یهودی قرن چهاردهم میلادی دانیال از مهمترین کارمندان دربار اردشیر / بهمن بوده که به همراه استر و مردخای از فاجعه یهودیان در قلمرو ایران جلوگیری کرده است او ملقب به نبی الله و معاصر عزیز بوده است که در سال( ۵۶۸ ق . م) به اسارت درآمد و به بابل فرستاده شد پس از درگذشت بخت النصر ( نبوکد نصر ) ازجانب بهمن پسر اسفندیار به بیت المقدس باز گردانیده شد و از آنجا به اهواز و شوش رفت .
در جایی دیگر گفته شده که وقتی پادشاهی به کیارش رسید به بهمن نوشت که با بنی اسرائیل مدارا کند و اجازه دهد هر جا میخواهند سکنا گزینند و یا به سرزمین شان باز گردند و هر که را میخواهند فرمانروای خود کنند و اسرائیلیان دانیال پیغمبر را برگزیدند .

در کتب تاریخی اسلامی از دانیال دیگری نیز سخن گفته شده که او را دانیال اصغر مینامند خواندمیر در حبیب السیر او را در شمار انبیا عظام و پس از دانیال اکبر و معاصر لهراسب میداند خداوند در رویایی بخت النصر را به او می شناساند تا او از بخت النصر امان نامه ای برای حفظ خود وخا نواده اش بگیرد راولینسون نیز که حدود ۳۰۰ سال پیش از ایران دیدن کرده بود از مقبره دانیالی میگوید که در بختیاری وجود داشته است برای دریافت درستی این موضوع نیاز به اطلاعات بیشتری است .
کم نیستند کسانی که در طول تاریخ از مقبره دانیال دیدن کرده اند به نظر میرسد ابوموسی اشعری نخستین کسی بوده که در تاریخ از او نام برده شده است او در زمان خلافت عمر بر شوش غلبه کرد . داستان های متفاوتی درباره دیدار او از مرقد دانیال نبی وجود دارد .
آنطور که از حکایات بر میآید چنین به نظر میرسد که دانیال نبی را یا در زیر رود خانه دفن کرده اند( بدین صورت که در ابتدا او را در محلی نزدیک رودخانه دفن کرده و سپس مسیر رودخانه را به گونه ای تغییر داده اند که آب از روی قبر رد شود ) و یا تابوت او را میان آب قرار داده اند .
در کتاب بنیامین تودولایی آمده که یهودیان شهر شوش تصور می کردند وجود تابوت پیامبر در آن قسمت از شهر که آنها زندگی می کنند باعث برکت میشود از این رو آنها توافق کردند که هر سال تابوت در یک قسمت از شهر باشد .

درمورد دانیال و زندگی او نکات مبهمی وجود دارد در کتاب فرزندان استر گفته شده که دانیال در شوش متولد گردیده است در حالیکه کتاب مقدس ودیگر منابع غربی و اسلامی اورا یکی از اسیرانی میدانند که به بابل برده شده است تلمود او را یک پیامبر نمی داند و گفته میشود نام او نیز نامی مستعار است که در افسانه های سامی و سنت توراتی به فردی خردمند و درستکار اطلاق میشود.
درباره کتاب او نیز تردیدهایی وجود دارد در این کتاب از داریوش مادی سخن می رود که قبل از کوروش دوم سلطنت میکرده در صورتیکه چنین داریوشی در تاریخ شناخته شده نیست .
نسبت دادن این کتاب به او نیز مورد تردید است چرا که گفته می شود این کتاب که از دوازده بخش نیمه آرامی و نیمه عبری تشکیل شده توسط چندین نفر و در دوره های مختلف نوشته شده است . خاخام های دوره تلمودی و آبای کلیسا متفق القول بر این باورند که چهار مکاشفه خود دانیال ( باب هفتم به بعد ) در آخرین دوره بابلی و نخستین سال های دوره حکومت ایرانیان (۵۳۷-۵۴۵ ق . م ) تحریر شده است آنها تاریخی بودن بخش اول را مورد سئوال قرار نمی دهند با توجه به سبک ادبی پیشگویی گرایانه رویاهای دانیال پی میبریم که این بخش ها در دوران هلینیستی ( یعنی زمان حکومت یونانی ها بر اورشلیم ) به رشته تحریر درآمده اند و به آن سبک ادبیاتی متعلق اند که در آن دوران بوجود آمده اند و به احتمال زیاد شش بخش اول نوشته خوددانیال است.

 

به طور کلی میتوان بیان کرد که دانیالی که خود رویا میبیند ارتباطی با دانیالی که رویاها را تعبییر میکند و مقامی در دستگاه دولتی دارد و مورد حسادت رقیبان قرار میگیرد ندارد .در این بخش ها می بینیم که دانیال نیز مانند نبوکد نصر رویاهایی می بیند که از تعبییر آن عاجز است و برای پی بردن به معنای آنها ازفرشته ایی کمک می گیرد . ظاهراٌ رویاهای دانیال ( باب های ۱۲-۷ ) وقا یعی از دوران سلطنت بلشصر تا کوروش دوم را بیان می کنند ( در حالیکه این رویاها زوال فرمانروای سلوکیان بر فلسطین را پیشگویی می کنند )
نظریات درباره بازگشت دانیال به سرزمین مقدس متفاوت است برخی براین باورند که او در زمان کوروش به هماره دیگر یهودیان به اورشلیم بازگشته و برخی دیگر معتقدند که او به شوش رفته و تا زمان مرگش در همانجا مانده است بر طبق میداراش ربا یا تفسیر غزل غزل های سلیمان دانیال در سرزمین مقدس اسرائیل از دنیا رفت .

منبعhttp://blog.inkaraj.com